سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/8/11
5:8 عصر

حسین فهمیده

بدست علی در دسته


در میان تانکهای بی سکوت
او چه چیزی را چنین فهمیده بود ؟
او لبانش ، چون علی خشکیده بود
هیچ شکی نیست کو فهمیده بود
نه یدی ، نه قامتی ، نه پیکری !
در میان خاک و خون غلتیده بود
خاک را با خون سرخش پاک کرد
داستان عشق را بیداد کرد
روزگارش رفت ودر دل یاد ماند
آن جوانی کز نگاهش باد ماند
وای امروز آن جوانان نیستند
خاک می خواهند لیک آن نیستند
خاک پاک میهن از او جان گرفت
او حسینی بود ، او ایمان گرفت